سخت است از شِدت بغض ؛
گلو درد بگيري !
و همه بگن :
لباس گرم بپوش ... !!!
سخت است از شِدت بغض ؛
گلو درد بگيري !
و همه بگن :
لباس گرم بپوش ... !!!
بــــچه کهـ بودیــ ــ ـمـ
چـ ــ ـه دل هـ ـ ــای بزرگـ ـ ـﮯ داشـ ـــتیــم
اکـــــ ـــ ـ ــنون کـ ــهـ بزرگـــــــ ـیم
چــ ـه دلــتــــ ــ ــنـــگیـــ ــ ـم
کــ ــــ ِ کاش دلــ ـ ـــهامـــون
بــــ ـــهـ بــزرگـﮯ بچــ ـگـﮯ بــود
کــ ـاش هـ ــ ـمان کودکــ ـﮯبودیــ ـم
کهـ حـ ـرفـهـایشـ ــ رـآ ـاَز نگــــ ـاهشـــ مــــــیــتـــوـآن خــوـآند
یه وقتایی به جایی میرسی که
خستگی ات دَر نمیشه درد میشه...
سخت است درک کردن
دخــــ ـــــتری که غــ ـــم هایـــــ ـش را
خودش میـــ ــداند و دلش ...
که همه تنـــ ـــــ ـــــها لبــــخـــندهایش را میبینند ؛
که حســــ ــــــ ـــــرت میـــــخورند
بـــخاطر شاد بودنــــ ــــ ـــش ...
بخاطر خنده هایـــــــ ــــــــ ــــش ...
... و هیــــــ ـــــــــ ــــــچکس
جز همان دختـــــ ـــــر نمیــ ـــداند چقدر تنهاســ ـــــت ...
که چقدر میـــــــــ ـــــــ ـــــترسد ...
از باخـــــــــ ــــــــتن ...
از اعتــــ ــــــ ــــــمادِ بی حاصلش ...
از یــــــ ـــــــــ ــــــخ زدن احساس و قلبــــــ ـــــــ ــــش ...
از زندگــــــ ـــــــــــ ــــــی ...
یه روز خوب میاد که برگه ترحیمم برسه به دستت
اونوقت تو هم بگی: آخی این هم مرد
خدا کنه واسه من هرچه زودتر برسه
دلـم برایتــ "تنگــ" شـده است
قـد یکے از سہ نقطہ هاے آخـر نـوشتہ هـایم ...
عطــرهای گــرون قیمت رو ول کن و ادم باید بوی اعتماد بده ...
بزن به سلامتی کسی که به خاطر به دست آوردنش خیلیها رو از دست دادی ... ولی تنهات گذاشت ...
سلامتی کسی که بخاطر رفیقش تا پای چوب دار رفت
ازش پرسیدن حرف آخرت چیه؟
گفت به رفیقم بگین دیگه از این بیشتر از دستم بر نیومد..!
سلامتی پسری که با چشم های خیس وارد ساندویچی بغل "تالار عروسی"شد و گفت :امشب عروسی عشقمه "بندری بزار"
به سلامتی روزی که...
اسمم بیاد رو لب رفیقام...
پوزخند بزنن و با پشت دست اشکاشونو پاک کننو بگن...
هههههی!!!
کی فکرشو میکرد؟؟؟
سلامتیه مادری که میبینه رو سر و صورت پسرش پر از خط چاقوِِِِعه،ولی بازم موقع باز کردن در کنسرو به پسرش میگه بده من باز کنم تو دستتو نبری.
به ســــلامتی دخـــــتری که
هر چقــــــدر هم از دست عشقش ناراحت باشه
فقـــط سرش غر میزنه و باهاش قــــهر میکنه ..
اما هیچــــوقت دلش نمیـــــاد خیانت کنه ..
یا با پسـر دیگه ای بپـــــره ..
چون واقعا عاشـــقشه و وفـــــادار
سلامتی اونی که بهش خوبی کردیم فکر کرد بچه اسگولیم
ولی نمیدونست ی عمر اسگول بازیم
به سلامتی همه مهره های تخته نرد که تا وقتی رفیقشون تو حبس حریفه، هیچکی به احترامش بازی نمیکنه.
بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی....
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....
بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...
بزن به سلامتی ارزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود
ولی هنوز هم دوسش داری....
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی
روزی مجنون با انگشتش روی خاک می نوشت؛لیلی ... لیلی
گفتند:چرا چنین می کنی؟
گفت:
چون مرا میسر نیست با کام او/عشق بازی میکنم با نام او
به سلامتی رفیقی که وقتی رفیقش بعد از 4 سال ادعای رفاقت رفیقشو به یه دختر فروخت و 2 سال پیداش نشد و وقتی سرش به سنگ خورد و برگشت رفیقش فقط گفت ... به سلامتی رفیقم... ؛)
نیا
به سلامتیه لبخندی که کمکت میکنه تا برا همه توضیح ندی حالت داغونه !
سلامتی پسری که رفت سربازی مرد شه برگشت دید نامزدش زن شده!!
بسلامتی خودم و خودت.باهم بخوریم به هم نخوریم.باهم بخندیم به هم نخندیم.سلامتی هرکی مرده نه هرچی مرده. سلامتی اونایی که دوستشون داریمو نمیدونن... پیک آخربسلامتی خودم که توروهمیشه سلامت ببینم.!
به ســـــــلامتی هرکی زدیم رفت,
میزنیم به ســلامتی غــم شاید اونم رفت...
به سلامتی سربازی که تو ایست بازرسی شیشه مشروب رو تو ماشینمون دید اما به فرماندش چیزی نگفت
فقط به ما گفت : یه پیکم به سلامتی نامزدم بزنید الان 2 ماهه ندیدمش.......
اینجا زمین است.....
ساعت به وقت انسانیت خواب است!!!!!
دل عجب موجود سخت جانی است!!!!
هزار بار تنگ میشود...
میشکند....
میسوزد.....
وباز هم میتپد♥ برای کسی که دوستش داری!!!!
سر خاک من...!!
اونی که بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه...!!
اونی که نخواست ما رو بالاخره میاد دیدن جسدم...!!
اونی که حتی نیومد تولدم زیر تابوتمو گرفته...!!
اونی که سلام نمیکرد میاد برا خدافظی...!!
آخرین بار که من از تهِ دل، خندیدم
علتش پول نبود...
انعــکاسِ جُـــوک هر روز نبــود.
علتش، چهرهیِ ژولیدهیِ یک دلقک، یا زمین خوردن یک کُور، نبود...
من بهِ «من» خنــدیدم!
که چو یک دلقـــکِ گیج
نقش یک خنده به صورت دارم،
و دلم میـــــگرید...!
عشق واقعی هیچوقت نمی میره
این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره
"عشق خام و ناقص میگه:" من دوستت دارم " چون بهت نیاز دارم
"ولی عشق کامل و پخته میگه:"بهت نیاز دارم چون دوستت دارم
"سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه،
اما قلب حکم می کنه که چه شخصی در قلبت بمونه
فاجعه یعنی
آنقدر در تـــــ♥ـــو غرق شده ام
که از تلاقی نگاهم با دیگری
احساس
خیانت می کنم!
عشق یعنی همین!!!
آرام بگیر دلم …
تنگ نشو برایش …
مگر نشنیدی جمله ی آخرش را
“چیزی بینمان نبوده”
باید آرامش را بازی کنم ...
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم ...
باز باید مواظب اشک هایم باشم ...
باز همان تظاهر همیشگی : " خوبم ... "
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم ...
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم ...
باز باید مواظب اشک هایم باشم ...
باز همان تظاهر همیشگی : " خوبم ... "
♥زندگی آرام است ، مثل آرامش یک خواب بلند♥
♥زندگی شیرین است ، مثل شیرینی یک روز قشنگ♥
♥زندگی رویایی است ، مثل رویای یک کودک ناز♥
♥زندگی زیباییست ، مثل زیبایی یک غنچه ی باز♥
♥زندگی تک تک این ساعتهاست ، زندگی چرخش این عقربه هاست♥
♥زندگی راز دل مادر من ، زندگی پینه دست پدر است، زندگی مثل
زمان درگذر است....♥
قصه از حنجره ایست ،كه گره خورده به بغض ،
یك طرف خاطره ها ، یك طرف فاصله ها ،
درهمه حرفها ، حرف اخر زیباست ، آخرین حرف
تو چیست ، تا به ان تكیه كنم ، حرف من
دیدن پرواز تو در فرداهاست
شکـــ نکـــــن !
آیــ●ــنده اے خوـاهــم ساختــــ کــه
گذشتـــه ام جلویش زآنــو بـــزند !
قـــرآر نیستــــ مـــن هـــم دلِ کَسِ دیگـــری را بسوزانـَــم !
برعکـــس کســے را کــه وارد زندگـــیم میشود
آنقـــــدر خــــوشـــبـ ♥ــتـــــ میکنــم کـــه
بـــه هر روزے کـــه جاے " او " نیستــــے
بـــه خودتـــــ لعنتـــــ بفرستــــے! لعنتیـــ
!!!
شبها وقتی می خوای بخوابی میبینی
کسی رو نداری که بهت فکر کنه!
اینجاست که میفهمی برخلاف شلوغیه درونت ، چقدر تنهایی....
کاش می شــــد " فقــــط " ، تو را داشته باشــــم....
خدا هـــــی بپرسد : خوب ، دیگر چه ؟؟!
من بگویـــم : هیچ ، هـــــمین کافیـــــــــست !!!
روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت ...
زیر باران غزلی خواند دلش تر شد و رفت ...
چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم ؟!
ان قدر غرق جنون بود که پرپر شد و رفت ...!!!
متــــــــاسفم…
نه برای تو که دروغ برایــــت خـــود زندگیست…
نه برای خودم که دروغ تنهـــا خط قرمز زندگیـــستــــ بـــرایم….
متاسفم که چرا مزه ے عشـــــــق را….
از دستـــــــــ تــــــو چشیــــدم….
تا همیشه در شکـــــــــــ دروغ بودنش بمـــانم….
تنهاییم
را با باکسی قسمت نخواهم کرد..
یکبار قسمت کردم ،
چند برابر شد..
مُتَنَفِرَمْ اَزْ تویے کِهـ دیوارِ بُلَنْدَمْ رآ دیدےْ ،
ولےْ بهـ دُنْبالِ هَماטּ آجُرِ لَق دیوآرَمْ بودےْ کِهـ . . .
مَرا رآ فُروْ بریزےْ . . .
تآ مَرا اِنْکآر کُنےْ . . .
وَ اَزْ رُویَم رَد شَوےْ . . .
آرام آرامم …
مثل مزرعه ای که تمام محصولاتش را ملخ ها خورده اند …
دیگر نگران داس ها نیستم …
می گویند : سـاده نیست . . .
گذشتن از كسى كه گذشته هایت را ساخته و آینده ات را ویران كـرده ...!!!
امـا من گذشتم . . .
شکـــ نکـــــن !
آیــ●ــنده اے خوـاهــم ساختــــ کــه
گذشتـــه ام جلویش زآنــو بـــزند !
قـــرآر نیستــــ مـــن هـــم دلِ کَسِ دیگـــری را بسوزانـَــم !
برعکـــس کســے را کــه وارد زندگـــیم میشود
آنقـــــدر خــــوشـــبـ ♥ــتـــــ میکنــم کـــه
بـــه هر روزے کـــه جاے " او " نیستــــے
بـــه خودتـــــ لعنتـــــ بفرستــــے! !!!
وقتی دیر رسیدم...
با دیگری دیدمت ...
فهمیدم گاهی ...
( هرگز نرسیدن بهتر از دیر رسیدن است.)
دیکته زندگیمان پر از غلط است
ولی نگران نباش
خودش گفته قبل از نمره دادن...
اگر پشیمان شوی
غلطهایت را پاک میکنم!
خدایا آسمانت چه مزه ایست ؟؟؟
من که فقط زمین خوردم ....
خَستــ ــه ام....!
امــــا تَحمـُـ ــل مـی کُنــم...
خُــ ــدایـــا روزِگـ ــارت با
من و زندگیــــ ام بـَـ ـد تـــا کـــرد...!
میگمــ خداحافظ
کهـ تو چشمــ تـَر کنی و بگـــی:
کجــآ؟ مگه دستــِ خودتهـ این اومدن و رفتن؟
کهـ سفت بغلمــ کنی و بــگی:
هیچ رفتــنی تو کار نیستــ
همین جـآ " به دلتـــ اشاره کنی" جاتهـ تا همیشه
آخرِ سرش محکمــ بگی: شیر فهم شد؟؟
و مَن، دل ضعفهـ بگیرم از این همه عاشقانهـ های ِ محکمت!!!
خاطــــــره
یعنی :
یک سکوت غیرمنتظره
میان خنده های بلند
نــه از تنهــایــی مــیتــرســم،
نــه از تنهــا مــانــدن!
تــرســم از
تنهــا بــودن،
در كنــار دیگــــــری ســت . . .
هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود ،
که یکی بود ، دیگری هم بود . همه با هم بودند .
و ما اسیر این قصه کهن ، برای بودن یکی ، یکی را نیست می کنیم .
از دارایی ، از آبرو ، از هستی . انگار که بودنمان وابسته نبودن دیگریست .
هیچ کس نمیداند ، جز ما . هیچ کس نمی فهمد جز ما .
و آن کس که نمی داند و نمی فهمد ، ارزشی ندارد ، حتی برای زیستن .
و این هنری است که آن را خوب آموخته ایم .
هنر نبودن دیگری
تعداد صفحات : 2